سفارش تبلیغ
صبا ویژن

با این اپلیکیشن‌ها از گیاهان خانگی خود مراقبت کنید


 

  • با این اپلیکیشن‌ها از گیاهان خانگی خود مراقبت کنید

    با نصب حسگرهای گرین سنس بر روی گل ها و گیاهان خانگی و ارسال اطلاعات دریافتی از وضعیت گیاهان برای اپلیکیشن مربوطه می توان به طور آنی شرایط انواع گیاهان آپارتمانی را رصد کرد و در صورت دریافت پیام هشدار بر روی گوشی برای حل مشکل وارد عمل شد.

    حسگرهای گرینس سنس که انرژی مورد نیاز خود را از طریق نور خورشید دریافت می کنند شبیه به میخ های کوچکی هستند که می توان آنها را در خاک گلدان ها فرو برد. آنها اطلاعاتی در مورد رطوبت خاک، میزان دما و شرایط نوری محیطی جمع آوری کرده و از طریق بلوتوث ارسال می کنند.

    اپلیکیشن گرین سنس قادر به مدیریت اطلاعات دریافتی از حداکثر ده حسگر است و با گوشی های اندرویدی و آیفون سازگاری دارد. این برنامه با بررسی داده های دریافتی توصیه های نهایی خود را برای بهبود وضعیت نگهداری گیاهان ارائه می کند.

    47212




روز به یادماندنی حضور زنان در ورزشگاه؛ این مردم، دانه‌های دلشان پیدا بود


 

  • روز به یادماندنی حضور زنان در ورزشگاه؛ این مردم، دانه‌های دلشان پیدا بود

    راستش از زمانی که دو دخترم راضی نشدند با استفاده از بلیط vip در جایگاه ویژه همراهیم کنند، من هم منصرف شدم و ترجیح دادم پای تلویزیون بنشینم و تماشاگر شور و نشاط زنان و دختران سرزمینم باشم.
    بعد که رسانه به اصطلاح ملی آن بازی را سر نشان دادن این رویداد ملی و این حضور با شکوه در آورد عطایش را به لقایش بخشیده، ماجرا را لحظه لحظه از فضای مجازی پیگیر شده و به شکرانه سبک قدمی این عزیزان، با اشک شوق در شادی گلباران مقدمشان در ورزشگاه سهیم شدم.

    ضمنا برای مشغولیت خودم کاسه ای انار هم دون کردم؛ برایم جالب بود انگار با هر بار سربلند کردن و کنار گذاشتن هر قاچ انار، بازیکنان غیورمان عهدی نانوشته در زدن گل جدید داشتند! خداقوت به همه آنها و همه کسانی که این روز به یادماندنی را برای ملت ایران خلق کردند !

    همزمان با نوشتن این مطلب در حال پاسخگویی به دخترانم در مورد مصاحبه اخیرم اینجا نیز هستم که اتفاقا هدف آن تبیین و روشنگری در خصوص سوتفاهمی است در مورد اظهارنظری در دوران مسئولیت در دولت یازدهم که اشاره به «پیگیری نکردن ورود زنان به ورزشگاه ها به احترام مراجع» دارد و ناخودآگاه یاد این بیت می افتم که مدتهاست هر زمان اناری می بینم یا تصویری از آن به چشمم می خورد بر ذهن و زبانم جاری می شود:

    «من اناری را می کنم دانه، به دل می گویم:
    خوب بود این مردم، دانه‌های دلشان پیدا بود...»

    * دبیرکل جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان

    * منتشر شده در کانال تلگرام نویسنده 




مسافر سنت در هزاره سوم؛ ببین من چه می‌کشم!


 

  • مسافر سنت در هزاره سوم؛ ببین من چه می‌کشم!

    شنبه- شب برای کوتاه کردن موی سرم رفته ام، چند جوان با پیراهن های مشکی و ظاهر مذهبی آمده اند و سلمانی محل را حسابی شلوغ کرده اند. شوخی می کنند و می خندند و از قرار و مدارهایشان برای سفر اربعین می گویند. پیرایشگر محل می گوید روی سر همه تان یک علامت می زنم! بعد به من رو می کند و با خنده می گوید: خودم چون عاشورا رفته ام برای اربعین آنجا نیستم، ولی قرار شده برای اربعین امسال صدنفر را نشان بگذارم و روانه کنم!  

    یکشنبه- توی تاکسی سرباز جوان پول همراهش نیست و بی قرار و نگران دنبال عابربانک می گردد! راننده می گوید من که نمی توانم ماشین را نگه دارم! می گویم اجازه بده من حساب کنم، پسر من هم الآن سرباز است، فکر کن کرایه پسرم را داده ام!

    چشمانش برقی می زند و می پرسد کجاست؟ کدام یگان ؟ کدام پادگان؟ ارتش یا سپاه؟
    احساس عجیبی از همدردی و همدلی نشان می دهد، گویی در سرنوشتی مشترک سخن می گوید و داستانی که خودش هم صاحب یکی از نقشی های آن داستان است. و عجیب داستانی است سربازی!

    دوشنبه- پسر جوان با محبت از خیابان به داخل پیاده رو می آید، به حلقه دست چپ اشاره می کند و می گوید تازه ازدواج کرده ام. از سختی ها و موانع وام ازدواج شاکی است و از بی اعتنایی مسؤولان به شرایط نسل جوان آزرده است.
    می گوید هر دو پدربزرگم روحانی بودند، از دو طرف نوه آخوند هستم و بعد به شوخی چیزی می گوید حاکی ازشرایطش بین دو جهت آخوندی! می گویم حالا ببین من که خودم آخوندم چه می کشم!
    هر دو می خندیم و خنده کنان به سویی می رویم! 

    سه شنبه- مرد میانسال توی مترو کنارم می نشیند، کت و شلوار مرتب و تمیزی پوشیده و سر و رویی آراسته دارد، با خنده به دمپایی های پلاستیکی کهنه ای که پوشیده اشاره می کند و می گوید: رفتم مسجد نماز بخوانم، کفشهایم را بردند!

    چهارشنبه- توی راهروی مترو خم می شوم و پوست کیک را از روی زمین برمی دارم و توی سطل آشغال کنار راهرو می اندازم. صدایی از پشت سر متوقفم می کند؛ آفرین، آفرین! پیرمردی شبیه "حشمت فردوس"- بازیگر مجموعه تلویزیونی ستایش- در حالی که سرش را تکان می دهد دستش را جلو می آورد. منتظرم که بگوید: بیبین! می گوید: اصلا انتظار نداشتم یک نفر با لباس روحانیت آشغال از روی زمین بردارد! کاش شما به جای مسؤولیت های اجرایی فقط توی کوچه و خیابان میان مردم بودید و مردم این رفتارها را از شما می دیدند!

    پنجشنبه- یکی از اعضای خانواده به طباخی دعوتمان می کند. وقتی برای خوردن کله پاچه می نشینیم همان موقع مردی با زن و فرزندش وارد می شوند و کنار ما می نشینند. مرد بچه اش را در بغل دارد و سر و شکل همسرش طوری است که معمولا بدحجاب یا بی حجاب خوانده می شود. هنوز سر میز ننشسته اند که گوشی همراه مرد جوان زنگ می خورد، با کسی که آن سوی خط است از عمود هفتصد حرف می زند و برای مسیر پیاده روی نجف تا کربلا قرار می گذارد!  کسانی که اربعین را تحلیل می کنند آیا این نمونه ها را هم می بینند؟

    * استاد دانشگاه و کارشناس مسائل دینی

    * منتشر شده در روزنامه شهرآرا




چرا از ایران مهاجرت نمی‌کنیم؟


 

  • چرا از ایران مهاجرت نمی‌کنیم؟

    فساد، احساس عدم امنیت ، احتمال وقوع جنگ ،ریا ، تظاهر، بیکاری ، تورم ، کاهش وحشتناک ارزش پول ملی ، تبعیض در همه جا و همه چیز ، عدم امید به آینده و اصلاح امور ، مشکلات و گرفتاری های بانوان، مسئله محیط زیست ، بی نظمی و ترافیک، آلودگی هوا و..... شاید چندین فاکتور دیگر که شما را ترغیب به مهاجرت و رفتن می کنند. همه که نمی توانند بروند ولی چرا همه آنهایی که می توانند، نمی روند؟

    نگارنده موافق رفتن جوانان برای ادامه تحصیل و همچنین ماندن و کار کردن و کسب تجربه های جدید و سپس تصمیم گیری موکول به آینده هست. ایرانی همیشه به دنبال بهترین است و بخاطر همین مهاجرت را فقط به کشورهایی مانند آمریکا، کانادا، استرالیا و با تبصره چند کشور غربی اروپایی دیگر قبول دارد.
    اگر همه ایده آل‌ها در آمریکاست چرا اکثر اروپایی های غربی به امریکا مهاجرت نمی کنند؟ آنها که راحت‌تر می توانند این کار را بکنند. آیا کعبه آمال ما با آنها تفاوت دارد؟!
    در این یادداشت می خواهم از جنبه دیگر به ایران و مهاجرت نگاه کنیم. در چند روزگذشته به تازگی برای اولین بار در 40 سال اخیر بانوان عزیز موفق به حضور در استادیوم شدند و اکثریت قاطع ما مردم، از این دستاورد بسیار بسیار مهم در ایران و بسیار بسیار بدیهی در خارج از کشور خوشحال شدیم. نکته دقیقا در همین جاست. ما مانده ایم تا با مهاجرت نکردن، لذت از این لحظات را که در آینده و در دیگر زمینه ها تکرار خواهند شد، استمرار ببخشیم.

    هیچ کس نمی تواند و قادر نیست که آینده را پیش بینی کند ولی ما مانده ایم تا امید را استمرار دهیم و چرا نباید با دیدن این جامعه پرسشگر، به آن امیدوار بود؟ آنها هم که به خارج مهاجرت می کنند، مدام اخبار کشورشان را دنبال می کنند، چراکه همچنان  دلشان با ایران است.
    نکته مهم باز همین جاست آن چیزی که خیلی ها را ترغیب به ماندن می کند همین تلاش و امید به اموری است که در دیگر کشور ها پیش پا افتاده اند.

    شاید وقتی اینجا همه چیز روبراه باشد، بیکاری، فقر، ترافیک، تبعیض، تورم، بی انضباطی، نابودی محیط زیست، بی احترامی به حقوق زنان و خیلی چیزهای دیگر یا وجود نداشته باشند یا در حداقل میزان خود باشند، برای یک ایرانی که از بدو تولد با استرس و مشکلات به دنیا آمده، آیا انگار خسته کننده نخواهد بود؟!!

    ایران جامعه پویا و زنده ای دارد. حکومت هر چقدر هم که بخواهد نمی تواند که نسبت به مطالبات جامعه مخصوصا جوانان و به خصوص بانوان بی تفاوت باشد.
    جذابیت جامعه ایران همین است که شما هر روز منتظر شنیدن خبر و حادثه ای باشی که در جوامع پیشرفته دیگر وجود ندارد. سبک زندگی تغییر کرده است و دیگر نمی توان جامعه را با افکار صرفا سنتی اداره کرد.

    امید مردم برای بهبود امور به دست سیاسیون به حداقل رسیده اما زمانی است که دیگر مردم خودشان، پیگیر اصلاح هستند. مردم ایران آرامش ، رفاه و خیلی چیزهای حداقلی و بدیهی دیگر می خواهند که با زنده و پویا بودن جامعه برای بدست آوردن آن در حال تلاش هستند.

    درست است که در بدترین شرایط اقتصادی و کاهش امید به آینده هستیم ولی مهاجرت خیلی از امثال ما - مخصوصا در سنین بالا را - دچار دوگانگی خواهد کرد. یکی از اشتباهات بزرگ ما این است که خارج را بدون اشتباه می بینیم و ایده آل، در صورتی که این طور نیست.
    اوضاع کشور خودمان نیز، به این زودی، نه تنها ایده آل بلکه خیلی خوب هم نمی شود اما تحولات روزمره و بسیار جالبی را شاهد خواهیم بود که قطعا با نگاه دیگری جذاب خواهند بود.

    * دکتری پزشکی عمومی از زاگرب و متخصص طب ورزشی




فاصله بین فقیر و غنی در کشور ما چه وضعی دارد؟


 

  • فاصله بین فقیر و غنی در کشور ما چه وضعی دارد؟

    مناسبتی برای توجه جهانیان به اینکه متاسفانه علیرغم همه پیشرفت های بشری فاصله بین فقیر و غنی در سطح جهانی هم چنان در حال توسعه است و میلیون ها انسان زیر خط فقر از بسیاری حقوق انسانی خود محروم هستند.
    در این روز بار دیگر یادآوری میشود که سبک زندگی مدرن همراه با اسراف و تجمل گرایی و ریخت و پاش موجب به هدر دادن میلیاردها سرمایه انسانی و تقویت فقر طبقه ضعیف میشود. ساختارهای سیاسی و حقوقی و اقتصادی غیر دموکراتیک نیز خود مولد توسعه فقر هستند چرا که منابع ملی عمدتا در اختیار کسانی قرار دارد که در قدرت یا مرتبط با قدرت هستند و هیچگاه نمی خواهند که این برتری  از آنها سلب شود.

    در این روز خوب است نگاهی به وضعیت کشور خود نیز انجام دهیم و توجه کنیم که فاصله بین فقیر و غنی در کشور ما چه وضعی دارد و گروه های زیر خط فقر در کشور ما چه شرائطی را تحمل می کنند و چه ساختارهایی اجازه نمی دهد که عدالت در کشور حاکم شود.

    * دبیرکل جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان
    * منتشر شده در کانال تلگرام نویسنده